یکی از مباحث با اهمیت در امر شهرسازی، فرآیند توسعهی پایدار شهریست که در حوزههای معماری، حفاظت از ساختمان، مهندسی عمران-حمل و نقل، کامپیوتر و علوم اطلاعات، طراحی و برنامهریزی شهری، جامعهشناسی، جغرافیا، علوم سیاسی، روانشناسی و مطالعهی بین رشتهای فرهنگ کارایی دارد. شانه به شانهی توسعهی پایدار شهری، رویکردی چون شهر اکولوژیک که بانی ادغام درست محیط زیست و فضاهای شهریست مطرح میشود. بدینوسیله میتوان شهر را که بهعنوان یک اکوسیستم، بزرگترین مصرفکنندهی منابع بهشمار میرود، به تعاملی در چرخهی منابع طبیعی و انسانی رساند و ابزاری فراهم ساخت تا توسعهی شهر کنترل و هدایت شود.
با توجه به بالا رفتن تراکم و رشد آماری سرانهی جمعیت و محدود بودن منابع طبیعی که میتواند مشکلاتی در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی در برداشته باشد، توجه به موضوعی توانمند به نام اکولوژی این قدرت را دارد، مسبب رفاه و سعادت انسان باشد و در جهت بازنگری و بهبود در روابط انسان و طبیعت و بهبود وضعیت اکوسیستم گام بردارد باشد. نتایج این علم حفظ محیط زیست و افزایش کیفیت زندگی بشر است. آن هم در زمانی که تغییرات آلودگی هوایی، اثرات تخریبگری بر زیست انسان تحمیل کرده است.
کهنترین علم بشری را میتوان اکولوژی یا بومشناسی برشمرد. بررسی اثراتی که موجودات زنده بر محیط میگذارند، اثرات محیط بر جانداران و همچنین روابط متقابل بین موجودات زنده را اکولوژی مینامند. این شاخه از علم شامل: جامعه، جمعیت علوم انسانی، اکوسیستم و زیست کره است. هدف بهره بردن از اکولوژی، درک انسانها از فرآیندهای زندگی و سازگاری آنها و درک توزیع عوامل زیستی و غیر زیستی موجودات زنده در محیط است. از جمله اهمیتهای اکولوژی؛ حفاظت از محیط زیست، سازگاری با محیط زیست، تخصیص منابع و حفاظت انرژیست که به سطوح مختلفی همچون موجودات، جوامع، جمعیت و اکوسیستم خلاصه میشود. سرچشمهی این علم را میتوان، زمینشناسی و زیستشناسی دانست. آشنایی با اکولوژی برای ورود به مبحث شهرسازی از اهمیت ویژهای برخوردار است. از اصول توسعهی پایدار شهری، شهرهای پایدار یا اکوشهرهاست. اکوشهرها در پیوند شهر و محیط زیست جان میگیرند. به حداقل رساندن تولید زباله و کاهش آلودگی، موضوع انرژی، آب و غذا، مشارکت اجتماعی و حمایت از تامین نیازهای اجتماعی، عدالت اجتماعی، حمل و نقل پیاده، دوچرخه و عمومی، اقتصاد خودکفا محور کشاورزی شهری، مشاغل سبز، تفکیک و بازیافت زباله و… که در مجموع تاثیرگذار بر محیط زیست عمل میکنند در اکوشهرها مورد بررسی و اصلاح قرار میگیرند و بر اساس شرایط اقلیمی هر شهر طراحی و جانمایی میشوند. موضوع شرایط اقلیمی اهمیت دارد پس نمیتوان کشوری را با کشور دیگر مقایسه کرد.
ما در اینجا تنها به برخی از چالشهایی میپردازیم که میتوانیم با بهرهگیری از علم اکولوژی آن را مرتفع کنیم. شهری که پایدار ساخته شده و سالم و هوشمند است، بیشک در زمینههایی همچون؛ برنامهریزی و طراحی شهری، تنوع زیستی و فضاهای سبز، مدیریت آب، مدیریت پسماند، حمل و نقل پایدار و مصرف انرژی کارآمد به بررسی و تحقیق میپردازد و در جهت اجرایی شدن توسعهی پایدار شهری وارد عمل میشود. شهرنشینی پایدار و چگونگی تغییر شکل شهرها و مناطق برای مواجه شدن با چالشهای عمدهی اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی، دغدغهی کشوریست که به حیات خود امیدوار است و در جهت دستیابی به دوام و ثبات، درک خود را از فرآیندهای اکولوژیکی شهری و نیازهای اجتماعی افزایش میدهد. در ساخت و طراحی شهر هر چه قدر عناصر طبیعی و نهایت سازگاری با طبیعت عملی شود، به خاستگاه اکوشهرها نزدیکتر میشویم. موضوع بافت شهری، در اکوشهرها موضوع ویژهایست. از اینکه بافت شهر بر مبنای محیط طبیعی باشد، نتیجه میگیریم؛ نظام مهندسی و شهرسازی درست عمل کرده است. مبحث دیگر تابآوری شهر است. نحوهی طراحی و جهتگیری کوچه و خیابانها بر تابآوری شهر تاثیر میگذارد. این در صورتیست که امروزه شهرها به علت مسیرهای مختص به حرکت خودرو از بافت طبیعی خارج شدهاند و دیگر خبری از حرکت رودها و حضور قناتها که با تناسبی در جهت باد ساخته میشدند، نیست. از طرفی کاشت درخت جایگاهی در تصمیمات زیست انسان معاصر ندارد و از سوی دیگر ساختمانهای بلند بدون نیم نگاهی به فضای سبز سر به فلک میکشند. صد البته که مصرف انرژی به واسطهی این بناها چندین برابر شده است. این مسائل را میتوان از جمله موانع رسیدن به اکوشهرها دانست. نمیتوان نادیده گرفت، مبحث اکولوژی نسبت به رویکردهای دیگر بدنهی توسعهی پایدار شهری بیشتر به شهروندان بستگی دارد، به آشتی انسان با طبیعت که در آن صورت شاهد نگاه هشیار و مسئول مردم به محیط زیستشان، منابع طبیعی و کره زمین خواهیم بود. پر واضح است؛ عدم آگاهی شهروندان نسبت به مشارکت، راههای تحقق به اکوشهرها را مسدود میکند.
ایدهی شهر اکولوژیک در مواجه با چالشهایی همچون رشد سریع شهرنشینی و تغییرات آب و هوایی شکل گرفت و در راستای حمایت از همهی موجودات، شاخ و برگ یافت و تعمیم داده شد. بیایید شهری را تصور کنیم با دغدغهی پسماندهای کربن و تولید انرژی از طریق منابع تجدید پذیر با بازارهای محلی برای کشاورزی جهت فروش محصولات، بازارچههای خوداشتغالی هنری در جای جای شهر، تئاترهای محلی، نمادها و نشانههای احیای آداب و سنن بومی، گونههای زیستی جانوری و گیاهی متنوع، رودخانهها، آبراههها، فضاهای سبز و بازی کودکان و… اینجا همان اکوشهریست که با ارادهی توسعهی پایدار شهری محقق میشود.
ایران کشور ثروتمندیست با ۸ هزار گونهی گیاهی که ۲۳۰۰ گونهی آن قابلیت دارویی دارند. همچنین ۲۰۰ گونه پستاندار، ۵۵۰ گونه پرنده، ۱۰۰۰ گونه ماهی، ۱۱ گونه خزنده دریایی، ۲۰ پستاندار دریایی، ۲۴۰ گونه خزنده ، ۲۲ گونه دو زیست در ایران وجود دارد. همهی اینها ضامن تامین امنیت غذایی پایدار ایرانیان است. حالا موضوعی که مطرح است حفظ و بهرهبرداری از گونههای متنوع گیاهی و جانوری در پهنهی گستردهی کشور است. تنوعی اینگونه، بستری مناسب برای تنظیم آب شیرین، کیفیت آب و هوا، تامین مواد خام، منابع دارویی و… خواهد بود. همانطور که پیشتر در بخش دیگری از این مقاله عنوان شد، حافظ این سرمایهها در وهلهی اول انسانها هستند. برای ادامهی حیات، چارهی دیگری نیست به غیر از اینکه؛ این مسئولیت را در قبال منابع و محیط زیست خود به عهده بگیریم تا دیگر شاهد حوادث هولناکی چون آتشسوزی جنگلهای هیرکانی نباشیم. این جنگلها یکی از مهمترین مناطق داغ تنوع زیستی در نیم کرهی شمالیست که وسعت آن به استانهای گلستان، گرگان، گیلان، آذربایجان شرقی، اردبیل، خراسان شمالی و سمنان میرسد.
حال این سوال پیش میآید؛ مسبب حریقی که جنگلهای هیرکانی؛ این میراث ارزشمند را با قدمت ۴۰ میلیون سال، به بازی گرفت، چه کسی یا چه چیزیست؟
بیتفاوتی، عدم مدیریت، نبود فرهنگ یا هدف تصرف زمین کدام یک؟
با هر آتشسوزی، نابودی میکروارگانیسمهای خاک رخ میدهد. خاکستری که از آتش سوختن انبوه درختان به پا میشود، منافذ خاک را میبندد و فرسایش شدیدی به وجود میآورد. همچنین مواد آلی خاک با کمبود مواجه میشود و درجهی حاصلخیزی خاک تحت تاثیر قرار میگیرد. اینکه پایگاههای اطفای حریق، مراکز ذخیرهی آب یا استقرار تانکرهای آب در مناطق بحرانی حریق ایجاد شود، طرحی کاملاً اجرایی و موثر است. اینطور در هنگام آتشسوزی با استفاده از شیلنگ و نیروی گرانش، آب به نقطهی حریق هدایت خواهد شد. جایگاه طرح مدیریت پایدار منابع طبیعی و مبحث قانون تنفس جنگل-ممنوعیت برداشت چوب، توانمندسازی جوامع محلی و بومی، با دستیابی به افزایش نیروی انسانی، منابع و عدم بیتوجهی اجرایی میشود. اینگونه شاید جنگلهای کشور نفسی تازه کنند و این آتشهای هرزگاهی دست از دامان این سرمایههای ملی بردارد. در کنار معضل آتشسوزی اگر به بحران کاهش درختان نیز نیم نگاهی شود از عواقب ناگواری جلوگیری خواهد شد. همچون؛ افزایش معضلات زیست محیطی( آلودگی هوا)، افزایش گازهای گلخانهای، گسترش ریزگردها، فرسایش خاک، تغییر اقلیم و… .
این روزها دفن زبالههای منطقهی سراوان، خبرساز و مشکلزا شده است. امید است با فناوریهای جدید و ارادهی مسئولان، مشارکت مردمی، تلاش بیدریغ و حرکتی جهادی، حل معضل شود.
اما موضوع مدیریت پسماند و انباشت زبالهها، ابرچالش امروز پایتخت نیز هست. بهره بردن از احداث سامانههای تخلیهی زباله، سیستمهای زهکشی و هدایت و کنترل شیرابه، اجرای چاههای زهکشی گاز، عملیات پوشاندن مخزن دفن زباله و عملیات بهسازی محل دفن زباله از جمله مواردیست که در خدمت فناوریهای نوین کارا و راهگشا خواهد بود. اما مهمترین روش در چرخهی این پروژهی بزرگ و حیاتی، بحث تفکیک زباله از مبدا است. مدیریت پسماند تفکیک زباله خشک از تر با توجه به مسئولیتپذیری مردم و توجه به اهمیت رسیدگی به این بحران، قابل کنترل خواهد بود. با جدی گرفتن موضوع تفکیک از مبدا، مواد قابل بازیافت به چرخهی مصرف بر میگردد و این مهم به توسعهی پایدار کمک شایانی میرساند. تفکیک شیشه، فلز، پلاستیک، کاغذ و مقوا، لوازم الکترونیکی، زبالههای ارگانیک و زیست تجزیهپذیر (که از آنها کمپوست تهیه میشود)، زبالههای خطرناک (سرنگ، دارو، مواد شیمیایی، مواد اشتغالزا و…) از مهمترین وظایف شهروندیست که میبایست در حق فرزندانمان ادا کنیم تا ایران عزیز شاهد نسلهایی شاد و در امان باشد.
دیگر چالشی که در این فرصت به آن میپردازیم، بحث تالابهاست. تالابها از پهنههای جغرافیایی هستند که برخی فصلها از آب اشباع میشوند و تنوع و کاربردهای چشمگیری دارند؛ شکار و صید، حفظ تنوع زیستی، اکوتوریسم، تفریح، میراث فرهنگی، تامین چوب، کاهش آلودگی هوایی، جذب مواد زائد، منبعی برای گیاهان دارویی و… از آن جمله است.
اکثر کارکردهای تالابها جنبهی اقتصادی قابل توجهای دارد. کاهش عوامل تخریب تالابها، کنترل سرازیری آبهای آلوده و شورابهای اطراف، پساب کارخانهها و… موضوعاتیست که باید برای مسئولین مطرح باشد.
از عوارضی که توجه نکردن به مشکلات زیست محیطی و اکولوژی بهوجود میآورد، افزایش گرمای زمین، گازهای گلخانهای، کاهش لایهی اوزون، بارش بارانهای اسیدی و دگرگونیهای زیستیست. اینکه توجهی محافل علمی، حکومتی و خادمین سیاسی به این موضوع با اهمیت جلب شود و در پی مدیریت آن برآیند، تنها راهکار ضروریست.
اینگونه مردم میتوانند با زندگی در شهری اکولوژیک که تعادل بهینه بین جمعیت و منابع در آن برقرار است، زیستی سعادتمند در رفاه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی داشته باشند. زیبا زیستن حق طبیعی هر انسانیست. نفس کشیدن برای ادامهی حیات ضروریست و مردم حق دارند از هوایی پاک و طبیعتی بیدریغ، سرشار شوند. همانقدر که جنگلها، همان ریههای زمین، حق دارند سبز نفس بکشند و به پای عدم مسئولیتهای بشری نسوزند. همانقدر که کرامت رفتگری که خم شده زبالهای را بردارد، مهم است. همان اندازه که شهر بیزبالهگرد دیدنیتر است. که اگر هر چیزی در جایگاه خود قرار بگیرد تعریف مشاغل مفهومی دیگری مییابد و در پی آن ایران وسیع و سخاوتمند، آنقدر نیروی کار برای پیادهسازی توسعه پایدار شهری نیاز خواهد داشت که دیگر شاهد آن نخواهیم بود؛ پدر خانوادهای سر تا پا در سطلهای زباله فرو برود تا قوطی و پلاستیک جمع کند. این بهبود وضعیت اقتصادی و ایجاد اشتغال برای همگان که حق هر ایرانیست با توسعهی پایدار شهری ممکن است. دسترسی به آب و بهداشت برای همه، بهبود سطح آموزش و یادگیری، ترویج کشاورزی، تغذیهای سالم، حفظ منابع آبی و استفاده مناسب از آن، دسترسی به انرژی با مطلوبترین هزینه و در نهایت، خاتمه یافتن فقر در همهی جوانب.
اینها قصه نیست، اهداف توسعهی پایدار شهریست که به یاری حوزهی اکولوژی و دیگر حوزهها، در کمال علم، پژوهش و بررسی با روحیهای جهادی و وطنپرستانه بهدست آمدنیست.
به امید ایرانی پایدار