یکی از تنگناهای کشورهای در حال توسعه، نیروی کار مطلوب است به همین جهت به این نتیجه رسیدهاند که تا زمانی که نتوانند تحول و تغییری در نیروی کار ایجاد کنند، نمیتوانند در زمینه توسعه گامی اساسی و جدی بردارند. گسترش آموزش و پرورش بهعنوان بخشی از برنامه توسعه اکثر کشورهای جهان سوم به همین جهت است.
الف- اهمیت و هدف آموزش
بعضی از اقتصاددانان مثل «آدام اسمیت»، «مارشال» و «میل» توجه خود را به اهمیت آموزش و پرورش به عنوان نوعی سرمایهگذاری ملی معطوف داشتهاند. از سال ۱۹۶۰ به بعد « اقتصاد، آموزش و پرورش» رسماً به عنوان شاخهای از علم اقتصاد ایجاد شده است. در مباحث اقتصاد کلان یا بهطور مشخصتر در حسابداری ملی در تقسیمبندی مخارج به مخارج مصرفی و مخارج سرمایهای ارقام مربوط به هزینههای صرف شده روی آموزش بهعنوان هزینههای مصرفی تلقی میشود. بهطور قطع بخشی از هزینهها موجب افزایش کارایی نیروی کار و بنابراین افزایش در تولید میشود. به همین دلیل در کنار سرمایه فیزیکی، سرمایه انسانی نیز در افزایش تولید سهیم است.
اهداف عمده در مورد دلیل گسترش آموزش و پرورش در کشورهای در حال توسعه عبارتند از:
۱- افزایش رشد اقتصادی از طریق افزایش کارایی نیروی کار
۲- شکستن تقریبی قید و بندهای خرافی در جامعه و یکنواخت شدن تقریبی فرهنگ جامعه و فراهم کردن زمینه برای اجرای سیاستهای توسعه
۳- قطع وابستگی به نیروی کار متخصص خارجی و ایجاد زمینه مناسب برای کسب وانتقال تکنولوژی
۴- کاهش فقر و نابرابریها از طریق ایجاد اشتغال
ب- دلیل موفقیتها و عدم موفقیتها
دلیل موفقیتها: دلیل موفقیت بعضی کشورها در رابطه با گسترش آموزش را میتوان اینطور گفت که: چون نظام آموزشی جزئی از نظام کلی یک جامعه است به همین دلیل بر کل نظام تاثیر میگذارد و هم تحت تاثیر مجموعه نظام واقع میشود در کشورهایی که توانستهاند اهداف عینی نظام آموزش را با اهداف نظام کلی جامعه هماهنگ کنند از گسترش کمال استفاده را بردهاند.
دلیل عدم موفقیتها: کشورهایی که نظام آموزشی خود را به سرعت تصحیح کردهاند از گسترش آموزش بیشترین بهره را بردهاند در حالی که کشورهایی قادر به حل مشکلات نظام آموزشی نشدهاند از گسترش آموزش کمترین سود را بردهاند.
ج- مقایسه بین هزینهها و منافع آموزش در سطح مختلف تحصیلی:
حقیقت این است که نرخ بازگشت اجتماعی سرمایهگذاری در آموزش و پرورش هر چه دورهی تحصیلی بالاتر میشود کاهش مییابد، طوری که نرخ بازده خصوصی اگر چه در دورهی تحصیلات دبیرستانی با کاهش مواجه هست اما در دوره دانشگاهی دوباره افزایش پیدا میکند، اما دلیل این که چرا بازده خصوصی آموزش بیش از بازده اجتماعیست، آن است که بخشی از هزینههای آموزشی در دورههای مختلف آموزشی توسط اجتماع یعنی دولت پرداخت میشود. اما دلیل افزایش بازده خصوصی دوره دانشگاهی نسبت به دوره دبیرستان این است که اولاً هزینه خصوصی آموزش در دانشگاه به دلیل کمکهای نقدی و غیر نقدی به دانشجویان توسط دولت تعدیل میشود. ثانیاً درآمد دانشآموختگان دانشگاهی نسبت به دانشآموختگان دبیرستانی به دلیل مدرکگرایی در این کشورها به شدت افزایش مییابد.